کارآفرینان با این خطاها به شکست می رسند - کولو

اما حالا که بزرگ تر شده ایم می دانیم که این باور غلط است، بلکه در واقع مصداقی از یک نوع خطای شناختی معروف به نام تعمیم است. به بیان دیگر ما به صورت اشتباهی اخلاق بد آن معلم را به کل معلم ها تعمیم می دادیم. امروزه علاوه بر تعمیم، خطاهای شناختی بسکمک به شناسایی رسیده اند. خطاهای شناختی به طور بی وقفه روی زندگی همه افراد اثرگذارند و از این رو به طور بالقوه می توانند روی موفقیت کارآفرینان نیز تاثیر منفی برجا بگذارند. کارآفرینان به مقدار زیادی در معرض آسیب ناشی از خطاهای شناختی هستند، زیرا در مقایسه با سایر شاغلان جامعه درگیر فعالیت های پرریسک تری بوده و ندیدن واقعیات و برداشتن گام های اشتباه می تواند به قیمت نابودی کسب وکارشان تمام گردد. از این رو برای آنها حیاتی است که بتوانند از دام های فکری خود آگاهی یافته و یاد بگیرند که چطور با آنها روبرو شوند. در این مطلب دو خطای شناختی شایع و مشکل ساز که بیشتر کارآفرینان در کار خود با آنها روبرو شده را معرفی و راهکارهایی ارائه نموده تا کارآفرینان فعلی و آینده بتوانند این خطاهای شناختی را شناسایی نموده و اثرات منفی آنها بر کسب وکارشان را کم نمایند.

خطای شناختی نفرین دانسته های قبلی

خطای شناختی که بسکمک از کارآفرینان با آن روبروند به نفرین دانسته های قبلی (Curse of Knowledge) مشهور است. این خطای شناختی زمانی پیش می آید که فردی با اطلاعات قوی در یک زمینه کاری، این امر را بسیار سخت یافته که بخواهد از دید یک فرد کمتر آگاه به یک شرایط خاص بنگرد. به بیان دیگر دانسته های قبلی آن فرد همانند یک نفرین همراه او بوده و اجازه نمی دهند یک شرایط خاص را بدون وجود آن دانسته ها مورد آنالیز قرار دهد..

یکی از حوزه هایی که کارآفرینان در آن دچار خطای شناختی نفرین دانسته های قبلی می شوند، قیمت گذاری محصول یا خدمات شان است. فرد کارآفرین محصول یا خدماتش را بیش از هر شخص دیگری شناخته و به مزایا و معایب آن آگاهی دارد، درحالی که یک کاربر آن را از دیدگاهی کاملا متفاوت مورد ارزیابی قرار می دهد. یکی از اقداماتی که برای خنثی کردن اثر این خطای شناختی می توان اجرا کرد گفت وگوی مستقیم با مشتریان آینده به صورت فردی یا گروهی است. این گفت وگوها می تواند، فرد کارآفرین را کمک نموده که از دانسته های خویش راجع به محصول یا خدماتی که قصد فروشش را دارد رد شده و بر دانسته های مشتریان آینده و نگرش آنها به محصول یا خدمات مورد نظر متمرکز گردد. کارآفرین بودن مستلزم کوشش بسیار است و برای به ثمر رسیدن این کوشش ها باید به عوامل مختلفی توجه کرد. کارآفرینان باید تا آنجا که امکان دارد از افتادن در دام های فکری خود پرهیز نموده تا موجب شکست کسب وکارشان نشوند. یکی از منابع ارزشمند در این زمینه کتابی است که رولف دوبلی (Rolf Dobelli) با عنوان هنر شفاف اندیشیدن (The Art of Thinking Clearly) منتشر نموده است (این کتاب به وسیله نشر چشمه به فارسی ترجمه و به بازار عرضه شده است).

خطای شناختی تایید

خطای شناختی تایید (Confirmation Bias) را می توان به صورت تمایل برای یافتن و تفسیر اطلاعات به گونه ای که مفروضات، دیدگاه ها و باورهای پیشن را تصدیق نموده، تعریف کرد. ما به طور ذاتی می خواهیم دنیایی که با آن تعامل داشته، تأییدنماینده افکار، دیدگاه ها و انگاره های فکری ما باشد. هر نوع اطلاعات یا تفسیری از آنکه در تناقض با باورها، دیدگاه ها و مفروضات شخصی ما باشند یک نوع ناهنجاری بوجود می آورند که موجب آشفتگی فکری ما می شوند. فکر ما طوری طراحی شده است که تا حد امکان هر گونه آشفتگی فکری را کم نموده یا حذف کند و این همان جایی است که خطای تایید شروع می گردد.

بعضی از حوزه هایی که کارآفرینان در آنها بیش از بقیه حوزه ها دچار خطای تایید می شوند عبارتند از: 1) شناسایی رقبای واقعی برای کسب وکارهای نوپا، 2) تحلیل عملکرد رقبا و اینکه چگونه فعالیت آنها بر یک کسب وکار نوپا اثر می گذارد، 3) شناسایی احتیاجها و خواسته های مشتریان فعلی و آینده، 4) برآوردکردن منابعی که شرکت برای دستیابی به اهدافش به آنها احتیاج دارد.

در موارد بالا خطای تایید موجب خواهد شد فرد کارآفرین اطلاعاتی را پیدا نموده و تفسیر کند که در نهایت منجر به شناسایی رقبای کمتر، دست کم گرفتن توانایی رقبا، تصور همخوانی کامل محصولات و خدمات ارائه شده با احتیاجها و خواسته های مشتریان، برآورد منابع کمتر و محدودتر می گردد. تمامی این تفسیرهای اشتباه به این علت بوجود می آیند که فرد کارآفرین تمایل دارد فاصله بین جایگاهی که برای کسب وکارش در فکرش ساخته است را با جایگاه واقعی آن در بازار مشاهده ننموده و از این طریق آشفتگی فکری خود را کم کند.