برژنف رهبری که احساس می کرد شبیه آلن دلون است
به گزارش کولو، سوزان شاتنبرگ؛ مدیر مرکز تحقیقات مطالعات اروپایی شرقی در دانشگاه برمن، او نویسنده کتاب برژنف، ساختن یک دولتمرد بوده که در امسال میلادی به زبان انگلیسی منتشر شده و زندگی نامه رهبر سابق اتحاد جماهیر شوروی است. او در این کتاب با استفاده از آرشیو و اسناد پیش تر مطالعه نشده نگاهی متفاوت و غیر کلیشه ای به شخصیت برژنف داشته است.
کسانی که حکومت 18ساله لئونید برژنف بر اتحاد جماهیر شوروی را از سال 1964 میلادی تا زمان مرگ او در سال 1982 میلادی به یاد می آورند او را در قامت عضوی خاکستری از حزب کمونیست شوروی و فردی پف نموده و در یونیفورم یک ژنرال می دیدند که بر روی سینه اش مدال های بسیار دیده می شد و با چهره بی حس و حال اش به فضا خیره شده بود.
با این وجود، تنها پس از سال 1975 میلادی بود که تصاویری از برژنف ناتوان که به سختی می توانست روی پاهایش بایستد برای اولین بار بر روی صفحه های تلویزیونی در سراسر دنیا نمایش داده شدند. به عنوان یک مرد جوان پس از جنگ دنیای دوم کمی کم تر از 40 سالگی یا حتی زمانی که در سال 1964 میلادی او در اواخر دهه پنجم عمرش به قدرت رسید شخصیتی بلند قد و لاغر اندام با ابرو های پرپشت بود که نه تنها مجذوب نماینده قلمداد می شد بلکه امید بزرگ حزب به شمار می رفت. او به ظاهر آراسته و کت و شلوار های بی عیب و نقص اش اهمیت زیادی می داد.
برژنف تنها باعث طپش قلب خانم ها نمی شد. ظاهر خوب او برای حرفه سیاسی اش نیز مهم بود. گفته می گردد استالین تنها به علت اندام باشکوه برژنف در جوانی توجه اش به او جلب شده بود. ویژگی ظاهری آشکار او ابرو های تیره و پر پشت اش بودند که سبب شدند تا مردم عادی شوروی صفت ابروی رزم ناوی را برای او انتخاب نمایند. با این وجود، برداشت دیگری از برژنف وجود دارد که نیازمند توجه است.
او نه تنها فتوژنیک بود بلکه مجری با استعدادی بود که در جوانی قصد داشت بازیگر گردد او دوست داشت روی یک جایگاه بایستد و از شاعر مورد علاقه اش سرگئی یسنین نقل قول کند. در واقع، او به طور کلی از شادی یک گروه بزرگ لذت می برد. حتی پس از سال 1964 میلادی او به طرفداری اش از تیم فوتبال مورد علاقه خود زسکا مسکو ادامه داد در حالی که اغلب اعضای کمیته اجرایی دائمی حزب کمونیست طرفدار تیم اسپارتاک بودند.
برژنف شکارچی ای پرشور و عاشق خودرو های با سرعت بالا بود. او علاقه زیادی به پرورش کبوتر داشت و دوست داشت با کارکنان اش دومینو بازی کند. او مرتبا مجله طنز کروکودیل را می خواند و از آرایشگرش می خواست که آخرین جوک های ضد شوروی را به او بگوید و می توانست ساعت ها به موسیقی لئونید اوتیسف که هم موسیقی جاز و هم عاشقانه شوروی را می خواند گوش دهد.
این درگیری و دوگانگی بین رفاقت و حکومت یا بهتر بگویم سلطنت 18ساله بدون چالش، بین نرم بودن رفتار او در ظاهر و آزار و اذیت مخالفان از سوی دیگر، بین مردانگی سال های اولیه زندگی و زوال جسمانی او پس از سال 1975 میلادی بخش هایی اساسی از داستان زندگی برژنف هستند که باید درباره آن گفت.
این درگیری در عکسی که برژنف از خود در طول جنگ دنیای دوم با استفاده از تایمر اتوماتیک احتمالا با یک دوربین رولیفلکس آلمانی غارت شده پس از جنگ گرفته بازتاب یافته است. او که در برابر آینه ایستاده ژستی معمول، مشابه استالین را در لباس نظامی با یقه بلند گرفته و موهایش رو به عقب است و در دست اش پیپی گرفته که ویژگی استالین بود. این عکس یک تصویر آزار دهنده است، زیرا راه را برای تفسیر و حتی حدس و گمان زدن بیش از میزان باز می گذارد و حتی می توان حدس زد که ادای احترامی به استالین نبود بلکه به نوعی تمسخر او بود که در آن موقع اقدامی بسیار خطرناک محسوب می شد.
آن چه از عکس او تعیین است تمایل او به بازیگری و خودنمایی است. ناگفته نماند که او این عکس را پنهان نموده و هرگز منتشر نساخته بود. این عکس تمام ابهام های او را بیان می نمایند، زیرا در آینه او به عنوان دو نفر در تداخل سایه و نور دیده می گردد. این نشان می دهد او چگونه می توانست با بی احتیاطی جلوی دوربین حتی در دوره های دشواری مانند جنگ ژست بگیرد. او از لباس های متحدالشکل لذت می برد و با پدیده استالین دست و پنجه نرم می کرد. درگیری ای که در تمام طول زندگی او را همراهی کرد.
عکس های خصوصی سال ها بعد برژنف حیاتی و پویاتر هستند. او دوست داشت بخندد خنده ای که به زودی فراموش شد به خصوص پس از مرگ اش در سال 1982 میلادی. همان طور که ولادیمیر موسائلیان عکاس شخصی او به من گفت برژنف نه تنها بسیار فتوژنیک بود بلکه قدرت تصاویر و عکس را نیز به خوبی درک می کرد. او اولین رهبر شوروی بود که یک عکاس شخصی داشت. از سال 1969 میلادی به این سو، موسائلیان او را در همه جا همراهی می کرد و در انتخاب عکس های مناسب به او مشاوره ارائه می کرد.
در سال 1971 میلادی، برژنف ویلی برانت صدراعظم وقت آلمان غربی را برای تعطیلات آخر هفته به کریمه دعوت کرد. منتقدان سیاست تازه برانت در اروپای شرقی به ویژه از این که او با لباس های معمولی ظاهر شد و با برژنف به یک سفر با قایق رفت و پایان با او در دریای سیاه و یک استخر آب دریایی شنا کرد نگران شدند. از دید آنان او برای برژنف یک پایکوبی برهنه سیاسی را اجرا کرد. خوشبختانه مطبوعات آن چه برژنف به موسائلیان عکاس اش گفته بود را کشف نکردند: او یک مایو برای شنا به برانت قرض داده بود!
از آنجایی که مردم کنار گذاشته شده بودند تنها چیزی که باید ادامه پیدا می کرد عکس هایی بود که نشان می دادند دو مرد با یکدیگر صحبت می نمایند، سیگار می کشیدند، با یک خبرنگار زن ژست می گرفتند و به سفر با قایق می رفتند. از نظر دیپلماتیک، تعطیلات همراه با شنا در کریمه ممکن است سوژه ای مناسب برای کنجکاوی بوده باشد، اما احتمالا حق با برژنف بود زمانی که گفته بود این یک دیدار مهم تاریخی بوده که در تاریخ اروپا ثبت خواهد شد. این سفر در سال 1971 میلادی انجام شد زمانی که نداشتن کراوات و نپوشیدن لباس غیر رسمی امری غیر عادی بود. در نتیجه، ظاهر شدن آن دو در حال شنا به طور قطع نشان داد که این دیدار بین دو مرد بود که چیزی برای پنهان کردن از یکدیگر نداشتند.
تنها شش هفته پس از آن، برژنف اولین دیدار دولتی خود را از غرب با ژرژ پمپیدو رئیس جمهوری فرانسه انجام داد. بسیار مهم بود که از همان ابتدا او خود را به درستی به غربی ها نشان دهد و این پیغام را ارسال کند که او یک عضو کسل نماینده حزب کمونیست نیست.
همان طور که او با ایده شنا با برانت هنجار های مرسوم را کنار گذاشت پس از مشورت با موسائلیان عکاس اش در خصوص این که چه عکسی را پیش از بازدید برای مطبوعات فرانسه ارسال کند تصویر چشمگیری را انتخاب کرد که در آن با عینک آفتابی بود، لباس ورزشی آبی رنگ و تی شرتی سفید را پوشیده بود و روی قایق تفریحی در نزدیکی کریمه دیده می شد. او درباره این عکس گفته بود: من شبیه آلن دلون هستم. او نمی توانست واضح تر بگوید که می خواست غربی، باحال و مجذوب نماینده به نظر برسد.
ترجمه: نوژن اعتضادالسلطنه / خبرنگاران
منبع: نیویوروپیئن
منبع: فرارو