دستمزدم لبخند مردم است

به گزارش کولو، سال 1316 زمینه ایجاد مرکز رادیویی توسط وزارت پست و تلگراف و تلفن در اراضی قصر قاجار، کنار بنای کلاه فرنگی فراهم شد. سال 1319 کار مرکز رسما شروع شد و در آن روزها برنامه چهارساعته رادیو از طریق فرستنده های مخابراتی عمارت کلاه فرنگی ارسال می شد. هنرمندانی چون مرحوم منوچهر نوذری و مرتضی احمدی، و منوچهر آذری کارشان را از این ساختمان شروع کردند.

دستمزدم لبخند مردم است

خبرنگاران- زینب زینال زاده: خیلی از هنرمندان صداپیشه از ساختمان بیسم خاطره دارند. خاطراتی که این روها با عبارت یادش بخیر همراه می شود. منوچهر آذری از جمله پیشکسوتان رادیو است که به گفته خودش بهترین خاطرات زندگی اش در همین ساختمان بیسیم شکل گرفته است. او در گفت و گو با خبرنگار ما از روزهای گذشته می گوید.

  • کار در رادیو را از چه سالی شروع کردید؟

خوب به یاد دارم که 16 سال داشتم و دانش آموز مقطع دبیرستانی بودم که وارد ساختمان رادیو شدم.

  • در مدرسه هم گویندگی می کردید؟

بله. جوک و لطیفه هایی را که در روزنامه ها بود می خواندم و روی سن مدرسه می رفتم و با میکروفن برای بچه ها اجرا می کردم.

  • استعداد شما در طنز ذاتی است؟

به نظر اینطور می آید. چون همیشه در محافل مسائل را به طنز بیان می کردم و به قول اطرافیان مجلس گرم کن بودم و حضورم در هر مجلسی باعث شادی و نشاط می شد.

  • همین استعداد شما را در راستا گویندگی قرار داد؟

وقتی انسان از کاری لذت ببرد، قطعاً به دنبال آن می رود. طنز علاوه بر شاد کردن دیگران باعث نشاط خودم هم می شد و به همین دلیل پس از تمام شدن دوره تحصیل و دریافت دیپلم کار گویندگی و به ویژه طنزپردازی را در پیش گرفتم.

  • ادامه تحصیل ندادید؟

ورود به رادیو و گویندگی در سانه ملی برایم هدف شده بود و برای رسیدن به آن نیاز داشتم فن بیان بیاموزم. به همین دلیل وارد دانشکده هنرهای دراماتیک شدم و زیر نظر استاد مهدی فروغ آموزش دیدم.

  • گویا شما در آزمون ورودی رادیو پذیرفته نشدید. ماجرا را تعریف می کنید؟

آن سالها خبری از قاب جادویی تلویزیون نبود و رادیو تنها رسانه ملی بود. من هم کار در این رسانه هدف زندگی ام شده بود .تلاش کردم و درس خواندم اما متاسفانه در آزمون ورودی پذیرفته نشدم. خوب این اتفاق ناخوشایند و ناراحت کننده ای بود اما دلسرد نشدم و وارد رادیو ارتش شدم.

  • در برخی از مصاحبه هایتان عنوان کردید آشنایی با حسن خیاط باشی نقطه عطف زندگی هنری تان بوده است. در این مورد توضیح می دهید؟

آشنایی من با استاد خیاط باشی کاملاً اتفاقی بود. یک روز آگهی جذب نیرو برای برنامه تلویزیونی خارج از محدوده که نمایش طنز بود را دیدم و برای تست رفتم. آنجا با استاد خیاط باشی آشنا شدم و پس از پذیرفته شدن در این نمایش ایفای نقش کردم و تماشاچیان خیلی خوششان آمد. پس از اجرای نمایش مسئولان رادیو ایران از گروه استاد خیاط باشی دعوت به همکاری کردند و با همین دعوت وارد ساختمان رادیو شدم.

  • با گذشت حدود 50 سال از فعالیتتان در رادیو آیا حس خوبی دارید؟

کار در رادیو همیشه برایم لذت بخش بوده و هست. اجرای برنامه های طنز یعنی شاد کردن مردم و لبخند هموطنان دستمزد زحمات بوده و از این بابت خداوند را شاکر هستم.

  • سخن آخر

شاید این روزها کمتر کسی به رادیو گوش می دهد اما همین قاب جادویی صدا طرفداران زیادی دارد که هیچ وقت از گوش دادن به برنامه های شاد و متنوعش خسته نمی شوند. در شرایط کنونی که همه مردم با بحران دست و پنجه نرم می کنند، قطعاً اجرای برنامه های طنز می تواند باعث شادابی و نشاط شود و به همین دلیل امیدوارم مسئولان به این نکته توجه ویژه ای داشته باشند.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 29 خرداد 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: kulu.ir شناسه مطلب: 986

به "دستمزدم لبخند مردم است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دستمزدم لبخند مردم است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید