خبرنگاران وقتی همه گیری، محک خبرنگاری شد

به گزارش کولو، شیراز- خبرنگاران- هفدهم مردادماه 1399 است. خبرنگاران این سال را فراموش نخواهند کرد؛ سالی که هنوز آغاز نشده، خبر شیوع همه گیری عظیم قرن تیتر اخبار شد و تا امروز که 6 ماه گذشته همچنان موضوع اول رویدادهای دنیا است.

خبرنگاران وقتی همه گیری، محک خبرنگاری شد

کلیدواژه کرونا را که در خبرنگاران جست وجو کنیم، باید درنگ کرد و از خود پرسید چه سان سخت است نوشتن بیش از 50هزار خبر مستقیم مربوط به کرونا در یک خبرگزاری با یک کلیدواژه: ویروس کرونا آن هم تنها در 6 ماه. چه کسی می تواند مدام و بی وقفه هر روز از یک واژه بنویسند، واژه ای که در حقیقت خود، نمود مرگ ومیر و بحران و مصیبت است و آنکه قلم به دست می گیرد چه سان باید توانمند باشد تا از اعماق وجودش، امیدآفرینی کند و هشدار دهد تا این روزها نیز به سلامت بگذرد.

ویروسی که آمد تا شاخصه های زیست در جهانی را که به پیشرفت های تکنولوژیکش غره بودیم، زیر سوال برد. کرونا نه تنها تمامی مناسبات سیاسی، اجتماعی، مالی، فرهنگی و ورزشی را تغییر داد، در عرصه اطلاع رسانی و رسانه نیز آزمونی عظیم بود برای شناخت سره از ناسره؛ آن ها که خبرنگار ماندند و نوشتند، در شرایط سخت به دل خطر رفتند، ماسک را از بازار آزاد خریدند تا در سرکارشان حاضر شوند، بسکمک بیمار شدند، بعضی نیز جانشان را از دست دادند، عده ای با آنکه عزادار خانواده شان بودند، باز هم از نوشتن دست برنداشتند و درگیر بازی ها نشدند و یک گام جلوتر از مدیرانی که چشم به راه دوربین ها بودند، به اطلاع رسانی پرداختند.

خواستند خبرنگاران را فراموش نمایند

بعضی کرونا را دستمایه ای برای فراموش کردن خبرنگاران کردند؛ با این حال، این بیماری به عالم رسانه چیزهایی نیز اضافه کرد. اهمیت مقابله با شایعات را گوشزد کرد، وجدان های خفته را بیدار کرد، مطالبه گری و همدلی را برتری داد و شیوه ها و شگردهای جدید اطلاع رسانی را یادآور شد.

گرچه هنوز هر روز نشست هایی خبری بی مشارکت فعال خبرنگاران برگزار می گردد، این رویه بیش از این ادامه نخواهد یافت. سازمان ها و نهادها دریافته اند که می توان به گونه ای دیگر نیز جلسات را برگزار کرد، می توان آن ها را خلاصه کرد، مجازی کرد و حتی خبرنگاران حوزه خود را به درستی شناخت، آنان که در سختی ها و بحران ها در طرف مردم ایستادند و برای خواستشان کوشش کردند.

اخبار و راهی که به زندگی یا مرگ می رسد

آیندگان از کرونا باعنوان نقطه عطفی در تاریخ اطلاع رسانی یاد خواهند کرد، آنجا که اعتماد به اخبار درست یا کذب، به جان مردم پیوند می خورد و آن ها ناچارند سواد رسانه ای را بیاموزند و انتخاب نمایند که به چه رسانه ای اعتماد نمایند، رسانه ای که با افکار منفی دمادم و با سمپاشی ها روان انسان ها را می آلاید یا رسانه ای امیدآفرین که شور زندگی را باوجود سختی ها یادآور می گردد.

کرونا به ما آموخت که هر رسانه فارسی زبانی، دوستدار ایرانی نیست و جز اشتراک در زبان، حمیت و غیرت ملی نیز در وضعیتی بحرانی باید به کمک جامعه بیاید؛ همچنین مطالعات آینده پژوهی در تمامی ابعاد رسانه ای، این روزها چنان ضروری می کند که شاید نتوان بدون پیش بینی علمی آینده دیگر قدمی از قدم برداشت، چنانکه اگر چنین روزهایی را پیش بینی می کردیم، شاید می توانستیم زیرساخت های اطلاع رسانی را کمی استوارتر بنا کنیم.

مسئولیت اجتماعی، قوام کار رسانه ای

نوع خبرنویسی نیز تحت تاثیر کرونا تغییر کرد، اخبار دراز دامن و بی سر و ته جای خود را به اخبار موجز و ساده دادند تا هرکس بتواند در اندک زمانی به اطلاعات مورد احتیاجش دست یابد، بسکمک ذهن ها فعال شد و با واکاوی ابعاد مختلف زندگی آدمیان، جامعه را وادار به از نو اندیشیدن کرد، بازاندیشی در ساختارهایی که در نهایت باید به همدلی و تحکیم روابط در جامعه جهانی بینجامد و قطعا پساکرونا را دیگرگونه رقم خواهد زد.

رسانه امروز یادآور مسئولیت اجتماعی است، مسئولیتی که گوشزد کردن آن، هم به مسئولان و هم به مردم، بر عهده خبرنگار است.

خبرنگاران در این دوران نقش واسط میان مدیران و مردم را بازی کردند، بسا شب ها که در دل ماموریت های کرونایی پیغام مسئولان را رساندند و بسیار روزها که با حضور در بخش های خطرناک بیمارستان ها صدای بیماران را به جامعه منتقل کردند.

غم هایی که بر غم فزود

البته کرونا بر دلگیری ها و غم های اصحاب رسانه نیز اضافه کرد. بیم تعدیل نیرو در روزنامه ها و خبرگزاری ها، هر روز و هر ساعت تن خبرنگاران را می لرزاند. خبر تعدیل را از روزنامه های کثیرالانتشاری شنیدیم که قوام و پایه و ستون مطبوعات اند، خبر تعطیلی بخش کاغذی روزنامه هایی را می شنویم که گزارش هایشان کلاس درس است و دیگر هیچ رسانه ای، به هیچ شکل دیگر نخواهد توانست خلا آن ها را پر کند.

در استان فارس در ابتدای شیوع کرونا، زمزمه هایی مبنی بر تعدیل در بعضی روزنامه های قدیمی شیراز شنیده می شد که همان اول بعضی با پادرمیانی حل شد و بعضی نیز نشد. اما نگرانی ها هرگز از دل هیچ خبرنگاری بیرون نخواهد رفت؛ به ویژه خبرنگار حق التحریری که از بیمه نیز برخوردار نیست و درصورت اخراج شدن، هیچ کاری از دستش بر نمی آید.

این نگرانی ها را هم که کنار بگذاریم نمی گردد لحظه ای از بیم بیماری غافل ماند. این روزها هر جلسه ای که برگزاری اش اعلام می گردد، خبرنگاران از ترس هایشان می گویند، از اینکه چرا تمامی ندارد حضور در برنامه هایی که جان آنان را به خطر می اندازد.

بسکمک از خبرنگاران از عدم تناسب حقوق های دریافتی شان با تامین هزینه های بهداشتی برای حضور در محل کار می گویند و محل کار خبرنگار کجاست؟ همه جا، هرجا که خبری باشد، از قبرستان و بیمارستان و خیابان گرفته تا سالن های تئاتر و سینما و زمین های ورزش و کجاست که بی خطر باشد، هیچ کجا.

زمانه بی تدبیری گذشته

خبرنگاران هم مردمی عادی اند، بعضی از آن ها بیماری هایی زمینه ای دارند، دم نمی زنند و با امید و عشق به فعالیتشان ادامه می دهند؛ در این میانه، نباید از بی تدبیری روابط عمومی ها نیز غافل شد، بعضی از آن ها سال ها آموخته اند که چگونه و با چه ترفندهایی بار مسئولیت خود را بر دوش خبرنگار بیندازند و در این دوران بحرانی و حساس نیز همچنان آن ها را در معرض رفت و آمدهای بیشمار قرار می دهند تا بر ناتوانی خود در عرصه اطلاع رسانی سرپوش بگذارند و آنگاه که باید جوابگو باشند، به بهانه محرمانه بودن اطلاعات، شلوغی سر مدیران متبوعشان و سکوتی بی خاتمه، راه ها را بر دستیابی به آنچه مردم احتیاج دارند بشنوند می بندند.

خبرنگارنماها را کرونا حذف کرد

سال گذشته در گزارشی که در آستانه روز خبرنگار در حاشیه نشست خبری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس نگاشتیم، به این نکته اشاره کردیم که باید راهکار ای قانونی برای شناسایی خبرنگارنماها که در بعضی ایام ظهور می نمایند، یافت و این واژه را برای همواره از سپهر رسانه ای حذف کرد. سال جاری، کسی گمان نمی کرد که کرونا بیاید و آن ها را حذف کند.

این روزها تنها کسانی مانده اند که با عشق وارد این حرفه شدند یا اگر دست تقدیر آن ها را به اینجا کشانده، خودشان خواستند که بمانند و برای مردم و به خاطر آن ها بنویسند. هیچ خبرنگار غیرواقعی را در این روزها نمی توان یافت که در پی اطلاع رسانی باشد، آن هم با کاری طاقت فرسا و بی وقفه که گاه تقریبا تمامی ساعت روز و شب را در بر می گیرد.

در تقویم رسمی کشور 17 مرداد سالروز شهادت محمود صارمی خبرنگار خبرنگاران که به همراه چند دیپلمات کشورمان در مزار شریف افغانستان به دست گروه طالبان به شهادت رسید، روز خبرنگار نامگذاری شده است.

منبع: ایرنا
انتشار: 8 مهر 1399 بروزرسانی: 8 مهر 1399 گردآورنده: kulu.ir شناسه مطلب: 1158

به "خبرنگاران وقتی همه گیری، محک خبرنگاری شد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خبرنگاران وقتی همه گیری، محک خبرنگاری شد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید